قائــــم | ||
بسم الله الرحمن الرحیم در حرکتهای اجتماعی، شعارها نقش تعیینکنندهای دارند که "شورآفرینی" و "معرفی اهداف" از مهمترین کابردهای آن است. انقلاب اسلامی ایران که به رهبری حضرت امام خمینی(ره) از سال 1342 شروع شد و در بهمن 1357 به پیروزی رسید بلاشک از نظر محتوا و تاثیرگذاری منطقهای و بینالمللی، مهمترین جنبش اجتماعی عصر حاضر تلقی میشود. شعارهای مختلفی توسط اقشار مردم طی قیام پانزده ساله سر داده میشد که بعضی از آنها سلبی(مرگ بر شاه) و بعض دیگر ایجابی(جمهوری اسلامی ایجاد باید گردد) بود. در آستانه چهل و دومین سال پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی ارزیابی تحقق شعارهای راهبردی انقلاب؛ ضمن بهدست دادن وضعیتی از میزان به هدف رسیدن، در ترسیم آینده راه نیز موثر میباشد. سنخشناسی شعارها شعارهای مورد استفاده در دوره خیزش و انقلاب اسلامی ایران مثل سایر جنبشهای اجتماعی از سه منظر قابل بررسی و تقسیمبندی است: 1 – شعارهای تاکتیکی/راهبردی بخشی از شعارها، تاکتیکی هستند و در مقطع زمانی خاصی کاربرد دارند. مثل "سکوت هر مسلمان، خیانت است به قرآن" و "زندانی سیاسی، آزاد باید گردد" که اولی بعد از پیروزی انقلاب و دومی با آزادی زندانیان موضوعیت طرحشان به سر رسید. اما بخشی از شعارهای بعد از پیروزی انقلاب و استقرار نظام برآمده از آن، کماکان کابردیاند. مانند "استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی" که علیرغم تشکیل جمهوری اسلامی، استقلال و آزادی باید استمرار داشته باشد، وانگهی جمهوریت و اسلامیت جمهوری نیز نیاز به استمرار دارد. 2 – شعارهای سلبی/ایجابی در مجموع شعارها تاکتیکی باشند یا راهبردی؛ یا جبنه سلبی و نفی شرایط موجود دارند و یا ایجابی هستند. "این شاه آمریکایی، اعدام باید گردد"، یک شعار سلبی است و همینطور شعار "مرگ بر شاه" که خواهان سقوط شاه و نظام ستمشاهی است. اما بعضی شعارها ایجابی بودند؛ مانند "جمهوری اسلامی، ایجاد باید گردد" و یا "استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی" که در پی ایجاد شرایط جدید بوده است. در هر صورت شعارها سلبی باشند یا ایجابی و تاکیکی باشند یا راهبردی؛ اعلامی هستند: الف) به بیان خواسته یا مطالبه میپردازند؛ زندانی سیاسی، آزاد باید گردد(شعار تاکتیکی) و جمهوری اسلامی، ایجاد باید گردد که یک خواسته راهبردی میباشد. ب) اعلام و بیان موضع میکند؛ "نهضت ما حسینیه، رهبر ما خمینیه" که اعتقادیبودن انقلاب و رهبری را بیان مینماید و شعار "ای شاه آمریکایی، تو دشمن خدایی" از طرفی شاه را دستنشانده آمریکا میداند و از طرف دیگر، سلطه آمریکا را نیز نفی میکند. ج) بیان اهداف؛ از دیگر وجوه شعارها؛ تعریف اهداف و بیان آن است. هدف انقلابیون در مرحل اول ساقطکردن رژیم ستمشاهی و بعد از آن ایجاد نظام اسلامی بوده است. "استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی" و یا "جمهوری اسلامی، ایجاد باید گردد" که به بیان اهداف غایی انقلاب میپرداخت. ارزیابی تحقق راهبردیترین شعار انقلاب اسلامی از آنجایی که شعارهای فراوان و متعدی در دوره پانزده ساله انقلاب سرداده شده است اولا در این مقاله بازخوانی همه آنها ضرورت ندارد، در ثانی بازخوانی و ارزیابی همه شعارهای راهبردی نیز ممکن نمیباشد و لذا به ارزیابی تحقق راهبردیترین شعار انقلاب یعنی "استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی" که در عین حال هدف نهایی تلاشها، تحمل شکنجهها و شهیددادنها بوده است میپردازم. البته برای دستیابی به ارزیابی ملموس، لاجرم مقایسه وضعیت فعلی با گذشته(قبل از پیروزی انقلاب اسلامی) الزامی است اما اینجا نیز به خاطر رعایت اختصار، بر اساس قاعده "مشت نمونه خروار است"[1] با تجزیه این شعار محوری به بیان چند نمونه در هر بخش و با تکیه به دوره پهلوی(پدر و پسر) اکتفا میشود. استقلال استقلال؛ ضابط امر خویشبودن، به خودی خود به کاری بر ایستادن، بیشریک غیر و صاحب اختیاری و آزادی کامل یک کشور(دولت و ملت) در امور سیاسی و اقتصادی، بدون اعمال نفوذ ظاهری و باطنی خارجیان معنی شده است. (معین) با مطالعه هر برگ از تاریخ دوره پهلوی آنقدر نمونههای عدم استقلال مشاهده میشود که درگذشتن از هیچیک رضایتبخش نیست معالوصف چند نمونه وابستگی محض و نوکری آن پدر و پسر ذکر میشود: 1 - اسلامزدایی یا اصطلاحا سکولاریزهکردن ایران با هدایت غربیها و به دست رضاخان همچون آتاتورک در ترکیه و ملک فیصل در عراق که با کشف حجاب در ایران اجرایی شد، میزان عملگی میرپنج به غربیها را نشان میدهد. 2 – از عدم استقلال سیاسی محمدرضا نیز همینقدر بس که شاهشدنش را مدیون نفر دوم سفارت انگلیس در تهران است. فردوست در خاطراتش در این باره نوشته است: "محمدرضا به من(فردوست) گفت برو سفارت انگلیس و با مستر ترات تماس بگیر و بپرس تکلیف من چیست؟ من این کار را کردم او مسئول اطلاعاتی و نفر دوم سفارت بود. دیدار و تلفن من با او تا 24 شهریور ادامه داشت. او قول داد آمریکا که نسبت به نوع رژیم آینده بیتفاوت و روسیه مخالف سلطنت بود را قانع کند. در 24 شهریور 1320 (ترات) به من گفت محمدرضا به مجلس برود و سوگند یاد کند! محمدرضا هم فروغی( کسی که سلطنت پهلوی را دایر کرد) را احضار کرد و ساعت 12 شب محمد رضا گفت کار تمام شد. روز 25 شهریور استعفای رضاخان و انتصاب محمدرضا به سلطنت به مجلس اعلام و روز 26 شهریور محمدرضا در مجلس سوگند یاد کرد."! بنا بر این اقدامات بعدی محمدرضا توجیه دارد؛ انقلاب سفید شاه و ملت، تصویب قانون کاپیتولاسیون (مصونیت قضایی آمریکاییها در ایران) که البته خروش انقلابی معمار کبیر انقلاب در مقابل آن، شاه را وادار به عقبنشینی کرد و ... . به نظر میرسد اشاره به نمونه وابستگی سیاسی رژیم پهلوی به غرب نه تنها برای اثبات عدم استقلال آن رژیم در عرصه سیاسی کافی است، بلکه با این مشت نمونه میتوان به خروار وابستگی در همه عرصههای فرهنگی، اقتصادی و ... پی برد. ارزیابی تحقق استقلال برای ارزیابی این بخش کافی است به ارزیابی تحقق شعار "نه شرقی، نه غربی" بپردازیم. چراکه استقلال یعنی تحقق این شعار. سر فرودنیاوردن نظام اسلامی در مقابل ابرقدرت وقت شرق یعنی شوروی تا اندازهای که به حزب قدرقدرت با سابقه توده که دستپرورده سرویس اطلاعاتی شوری(ک.گ.ب) بود و تا عمق ارتش نیز نفوذ کرده بود، با کمال قدرت ضربه زد و طومارش را برای همیشه درهم پیچید. استقلال سیاسی در مقابل سایر قدرتهای استکباری و در راس آنها آمریکا که نیاز به توضیح ندارد. براندازی شاه دستنشانده غرب و اخراج وی، بستن لانه جاسوسی آمریکا در تهران، اداره جنگ تحمیلی بر ملت ایران و تبدیل آن به دفاع مقدس و دهها و صدها مصداق برای تایید این ادعا وجود دارد. تا آنجا که در نظریه جنگ تمدنها؛ ایران نماینده فرهنگ اسلام در مقابل آمریکا به عنوان نماینده فرهنگ غرب معرفی میشود و ایرانهراسی را در دنیای اسلام تبلیغ میکنند. وقتی استقلال سیاسی جمهوری اسلامی این است؛ محاصره چهلساله اقتصادی ایران توسط آمریکا و حمایت دنیای غرب، مؤید استقلال اقتصادی و گستردهترین و عمیقترین مقابله فرهنگی با ایران اسلامی نیز مهر تایید بر استقلال فرهنگی میزند. به قول معروف "درخت گردکان که این است، درخت خربزه الله اکبر"! آزادی مفهوم آزادی: آزادی در لغت یعنی؛ رهایی، خلاص، آزادمردی(معین) آزادی در مقابل بندگی است. امیرالمؤنین حضرت علی(ع) در نامهای خطاب به فرزندش حضرت حسن مجتبی(ع) فرمود:"... وَ لَا تَکُنْ عَبْدَ غَیْرِکَ وَ قَدْ جَعَلَکَ اللَّهُ حُرّا..." (برده دیگری مباش که خدا تو را آزاد آفریده است). اسلام دین حریت و آزادی است. اما این آزادی به تعبیر شهید مطهری دو رکن دارد : اول عصیان و تمرد و دوم تسلیم و انقیاد . عصیان و تمرد در قابل غیر خدا و غیر حق و تسلیم در مقابل خدا و حق. آزادی؛ "کمال وسیلهای" است، نه " کمال هدفی". یعنی آزادی خودش هدف نیست بلکه ابزاری است برای رسیدن به هدف. اگر از آزادی درست استفاده شود منجر به عالیترین کمال میشود، وگرنه انسان به اسفلالسافلین سقوط خواهد کرد. انواع آزادی 1. آزادی اجتماعی: یعنی دیگری او را محبوس نکند؛ مانع رشد او نشود؛ او را استعمار، استثمار و استحمار نکند. 2. آزادی معنوی: آزادی اجتماعی؛ آزادی انسان است از قید و اسارت افراد دیگر، ولی آزادی معنوی؛ آزادی انسان از قید و اسارت خودش است و تقوی است که به انسان آزادی معنوی میدهد. 3. آزادی سیاسی: آزادی در انتخاب و رأی ، در تعیین سرنوشت و آزادی در اظهار نظر و انتقاد و نظارت. آزادی احزاب و گروههای سیاسی در زمره آزادیهای سیاسی است. 4. آزادی جنسی: این نوع آزادی در قاموس غرب و غیردینی؛ آزادی مطلق است که عمدتا حبسکننده آزادی دیگران است ولی در اسلام آزادی جنسی؛ نه حبس است و نه اختلاط، بلکه حریم است. محدوده آزادی آزادی انسان نامحدود نیست بلکه دارای محدودهای تعریفشده است. محدوده آزادی را دین و قراردادهای اجتماعی تعیین میکند. آزادی بدون محدودیت به هرج و مرج میانجامد. به تعبیر کانت: در عمل آزدای و قانون باید دست در دست یکدیگر پیش بروند. ارزیابی تحقق آزادی آزادی جزو اولین دستاوردهای انقلاب اسلامی ایران است. مقام معظم رهبری حضرت امام خامنهای در این باره فرموده است: "ما به آزادی بیان و آزادی فعالیتهای اجتماعی معتقدیم. اصلا این مفاهیم و این حقایق را، انقلاب و پیشروان انقلاب در این کشور آوردند." البته همانطور پیش از این تذکر داده شد، آزادی حدودی دارد و به تعبیر آن حضرت "این آزادی محدود است، حد این آزادی کجاست؟ حدش عبارت است از آن حدودی که اسلام تعیین کرده است. اگر بنا باشد کسانی مردم را به بیایمانی و به شهوات سوق بدهند، آنها در این کار آزاد نیستند. این آزادی؛ آزادی خیانت است." "مگر میشود به کسانی که تقریبا همه این بیست سال را در مقابل انقلاب و امام و مردم ایستادند، اجازه داد که بیایند میداندار صحنه شوند و بنا کنند گذشته این بیست سال را، گذشته این انقلاب را، گذشته این ملت را، دوران امام را، با اهانت و دروغ و تهمت زیر سوال ببرند." بنا بر این انقلاب اسلامی آزادی را برای این کشور به ارمغان آورد و به تعبیر معمار کبیر انقلاب اسلامی که فرمود: "آزادىاى که صحیح است و براى اسلام و کشور مضر نباشد از اول بوده و الآن هم هست و هیچ انقلابى مثل انقلاب ایران نبود که به مجرد پیروزى راهها را باز و فعالیت همه حزبها و گروهها را آزاد گذارد." یکی از مصادیق بارز آزادی، آزادی انتخاب است. مردم رهبر نظام را از طریق نمایندگان خود در مجلس خبرگان؛ رئیس جمهور و نمایندگان مجلس شورای اسلامی را به طور مستقیم و شهرداران را نیز از طریق نمایندگان خود در شوراها انتخاب میکنند. مردم ایران کمتر از دو ماه بعد از پیروزی انقلاب در کمال آزادی در 12 فروردین 1358 در پای صندوقهای رای حاضر شدند و نظام جایگزین حکومت جائر پادشاهی را تعیین کردند. به نظر نمیرسد رهبران هیچ انقلاب در دنیا، 50 روز بعد از پیروزی انقلاب به مردم خود اعتماد کنند و انتخاب نظام حکومتی جایگزین را به آراء عمومی(رفراندوم) بگذارند. بعد از آن نیز طی 38 سال (58 تا 96) 35 انتخابات و فقط در سال 1358 پنج انتخابات برگزار شده است: 1 - مجلس شورای اسلامی 10 انتخابات 2 - ریاست جمهوری 11 انتخابات 3 - خبرگان رهبری 5 انتخابات 4 - شوراهای شهر و روستا 5 انتخابات 5 - همهپرسی 3 انتخابات(تغییر نظام، قانون اساسی و بازنگری آن) 6 - خبرگان قانون اساسی 1 انتخابات به یاری خداوند منان در دوم اسفند ماه امسال انتخابات مجس شواری اسلامی یازدهم به همراه میاندورهای خبرگان برگزار خواهد شد.
نعمتی بهتر از آزادی نیست بر چنین مائده کفران چه کنم؟(خاقانی شروانی) جمهوری اسلامی آخرین بخش شعار راهبردی مورد بحث دارای دو قسمت "جمهوری" و "اسلامی" میباشد که "جمهوری"، شکل و "اسلامی" بیانگر محتوای آن است. البته این دو بخش لاینفک و از هم جداناشدنی است کما این که معمار کبیر انقلاب اسلامی در باره نوع حکومت فرمود: جمهوری اسلامی؛ نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد. جمهور یعنی توده، گروه و جمهوری یعنی طرز حکومتی که رئیس آن(رئیس جمهور) از جانب مردم کشور برای مدتی محدود تعیین شود.(معین) در قاموس سیاسی نیز جمهوری به مفهوم اقتدار یا حاکمیت نهادهای سیاسی انتخابی است که در راس آنها ریاست جمهوری میباشد. در ایران اسلامی مردم برای اولین بار در طول تاریخ طعم انتخاب و انتخابات را چشیدند. بر خلاف بعضی کشورهای مدعی آزادی و دموکراسی که گاهی حتی تنها یک نامزد به عرصه انتخابات معرفی میشود، ملت ایران در نهایت آزادی و در فضای کاملا رقابتی و از میان چند نامزد، فرد مورد نظر خود را انتخاب مینمایند. در باره اسلامیت نظام نیز بیگمان نمونه و مشابهی در دنیا ندارد. از میان چند کشور که مدعیاند نظام سیاسی حاکم بر کشورشان اسلامی است، فقط ایران به ادعای خویش پایدار میباشد. چرا که تنها در ایران است که کلیه قوانین مصوب مجلس شورای اسلامی در شورای نگهبان بررسی و بعد از عدم مغایرت با قانون اساسی و اسلام قابلیت اجرا مییابد.
[1] - مشت باشد نمونه خروار ابر باشد نشانه باران - ملکالشعرای بهار
منابع : 1. نهجالبلاغه - ترجمه محمد دشتی 2. نرمافزار گنجینه نور – مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی 3. مجموعه آثار حضرت امام خمینی(ره) - مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی 4. خاطرات فردوست 5. تارنماهای صدا و سیما، وزارت کشور و ... . [ سه شنبه 98/11/22 ] [ 4:54 عصر ] [ ]
[ نظرات () ]
|
||
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |